داشتن یا نداشتن پول میتواند ذهن هرکسی را درگیر و شخصیت او را عوض کند. کسانی هستند که با تکیه بر توانمندیهایشان پولدار میشوند و باعث پیشرفت دیگران هم میشوند. الگوپذیری از این افراد میتواند مشکلات دیگران را هم کم یا حل کند.
گاهی وقتها برای رسیدن به آروزهایی که در سر داریم ناچاریم تن به کارهایی دهیم که رغبتی به انجامشان نداریم؛ اما رسیدن به قله اهداف ما را به موفق گذر کردن از مسیر ناهموار و پرخطر امیدوار میکند.
گاهی از خاطرهها و بهیادآوردنشان پندهایی میگیریم که میتواند راهگشای زندگیمان شود.
به افراد خارج از جنسیّت، معلولیّت و بیمارخاص بودن احترام بگذاریم. به بهانه کمک و دلسوزی به حریم آنها پا ننهیم.
ناامید بود و رنجور. قدرت بیان خواستههایش را با سلطهگیری پدرمادرش از دست داده بود.
بعد از دیدارمان، تصمیم به تغییر رفتار خودش گرفت و قدم برای شناخت مسیری جدید در زندگی برداشت.
فقر مالی زمینهساز فقرفرهنگی است. روزبهروز بر میزان فقر و تورم اضافه میشود و فشارهای حاصل از این معضل اجتماعی باعث بیماریهای روانی و جسمی میشود و مشکلات افراد را چندبرابر میکند.
گروهی از افراد در مقابل تغییر مقاومت میکنند و درمقابل رسیدن به خواستههایشان دیواری از ناتوانی میسازند و روزبهروز با اهمالکاری و تنبلی کمالگرایانه بر ارتفاع آن میافزایند.
هدف من دعوت آنها به عملگرایی حلزونواری است که به رشد برسند.
زن و مرد قصد سفر میکنند. بین راه دعوایی صورت میگیرد و با هم دعوا میکنند. زن منتظر است که مرد پیشقدم برای آشتی شود و مرد هم با قضاوت اشتباه در مورد زن بدبین میشود و قهر طولانیتر شده و هردو بیشتر رنج میبرند. این قضاوتهای اشتباه و غرورهای کاذب باعث تخریب رابطه و دوری عاطفی طرفین رابطه میشود.
پول را دوست دارم. میدانم حلال خیلی از مشکلات است؛ ولی برای من در قبال انسانیت و حفظ ارزشهای اخلاقی پشیزی نمیارزد.
حال که قدم در راه رسیدن به آرزوهایم برداشتهام، به اشتراک گذاشتن آموختههایم را در ازای دریافت پول خوشایند نمیدانم؛ زمانی به آرامش قلبی میرسم که بیدریغ شادی را به زندگیای ببخشم.