در اسارت نمانیم


زن در اسارت مانده است؛ اسارتی که برای او خلق کردند.

زمانی که از پدیده مادرتباری رانده شد؛ به اسارت خانواده، اجتماع، دین و فرهنگ‌ها در آمد. درمیان آن‌ها بزرگ شد و با دنیایی پر از محدودیت و رنج انسانی کامل نبودن، لایق حقوقی مساوی با مرد قرارنگرفتن و عدم دارابودنِ حق کسب استقلال پرورش یافت.

در این گیرودار با توجه به شرایط طاقت‌فرسای تحمیلی ناهنجار بار آمد و مورد سوءاستفاده قرار گرفت و معظلی بر رنج‎‌های قبلی اضافه شد. در منجلاب افتاد و دردناک‌تر از همه مورد شماتت زنان همجنس خودش قرار گرفت.
زنان دیگر او را دیدند و برخوردها و قضاوت‌های دیگران، آن‌ها را به سکوت و سلطه‌پذیری در مقابل قانون‌های نابرابر اجرایی در جامعه‌ها تشویق کرد. سزاوار در سطح پایین‌بودن انسانی در مقابل مرد را پذیرفتند و برای اشاعه این طرزفکرها تلاش کردند.
بودند زنانی که به‌پا خاستند و مبارزه کردند. ارزش خود را شناختند و زیر بار سلطه‌جویی و تبعیض جنسی نرفتند. گاهی موفق شدند و خودی نشان دادند امّا چون رشد زنان تهدیدی برای پیش‌برد اهداف زن‌ستیزان بود، مورد هجوم همگان قرار گرفتند و بسی رنج‌ها بردند. با بدترین شرایط روبه‌رو شدند و قطره‌ای شدند در مقابل دریایی عظیم.

وقتی از این کوه‌های صعب‌العبور رسیدن به تساوی حقوق انسانی گذر می‌کنم، به غارهایی تاریک و نموری برمی‌خورم که زنانی سلطه‌جو، ناتوان از سخن‌راندن و مطیع برمی‌خورم که به شرایط موجود عادت کرده‌اند و خود را به دست گذرزمان سپرده‌اند.
قسمت دردناک و رنج‌‌‌‎‌آور این موضوع زمانی است که درمقابل آگاه‌شدن مقاومت می‌کنند و قدمی برای تغییر شرایط بغرنج زندگی‌شان برنمی‌دارند. آسایش را در سرکردن شرایط می‌دانند و منفعل ماندن.

آگاه باشیم و در اسارت نمانیم.

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *