برای رسیدن به موفقیت در زندگی نیاز به عمل و بینش متفاوتی نسبت به قبل داریم. اهمیتدادن به سلامتی جسمی و روان خود، بهکاربردن راه و روش انسانهای موفق، درنظرگرفتن هدفها و نوشتن آنها طبق اولویت و زمانبندی خاص، شنوندهای خوب بودن، بهصورت گروهی کارها را انجام دادن و اره خود را تیزکردن -تمام تلاش خود را بهکاربردن- در پیش بگیریم.
برای عملیکردن این کارها بهصورت عادت و تداوم در انجام آنها، ابتدا هدف اصلی خود را تعیین میکنیم؛ هدفی که در رأس هرم زندگی ما قرار دارد و ما همه پلههای پر از چالش آن را یکییکی با استقامت و دلگرمی میگذرانیم.
حالا که به این موضوع فکر میکنم و سعی در کاربرد این مراحل در زندگی خود دارم، به عوامل بیرونیای که تأثیرگذار بر زندگی و روان من دارند فکر میکنم؛ عواملی که در قبال آنها مسئولیّت دارم و چشمپوشی از آنها دور از اخلاق است. عاملی مثل خانواده.
دیشب نصفههای شب بود که صدای پیامکهای ممتد از خواب بیدارم کرد. ناگفته نماند؛ هرشب گوشی را کنار رختخواب میگذارم به این نیت که مبادا یکی از اعضای خانواده کاری داشته باشد.
دستی سمت گوشی بردم و حجم زیادی پیامک از طرف فرزندم دریافت کردم.
نوشته بود: «مامان به شدّت احساس ناامنی میکنم و حس اون لحظهای رو دارم که نیروهای دولت اومدن و دستگیرم کردن. من اگه ذرهای اشتباه داشتم، حالوروزم این نبود؛ چون اونوقت میگفتم فلان کارو نمیکنم درعوض احساس امنیت میکنم؛ ولی الان دارم دیوونه میشم مامان. این همه ترس و ناامنی از زندگی ناامیدم کرده.»
میخواستم قدرت این را داشتم همان لحظه تمام قدرتطلبان و جنایتکاران منفعتطلب و ظالم را نابود کنم.
نمیداسنتم چگونه فرزندم را دلخوش به پایان این اضطرابهای تحمیلی کنم تا خواب راحتی داشته باشد.
با او صحبت کردم و راهکارهای کسب آرامشی را که از کتابها کسب کردهام ، بهکار بردم. بودن در کنارم را خواست.
به این فکر کردم که من باید او را به مستقل عملکردن و مدیریتکردن احساساتش دعوت کنم؛ چون لازم است بتواند به تنهایی مشکلاتش را حل و روانش را آرام کند.
الان که به درست پیمودن این مسیر برای رسیدن به رسالتم فکر میکنم، علاوه بر مواردی که بیان کردم، حفظ آرامش درونی پایه و اساس رسیدن به قله هرم است.
آخرین دیدگاهها