امروز میخواهم با خودم مصاحبهای داشته باشم و تمام اتفاقهایی که ممکن است در آن شکل بگیرد، در اینجا باقی بماند.
با طرح سوالهایی میخواهم خودم را بشناسم و پی به علایق و کارهایی که در سر دارم ببرم.
- دوست داری روزی که شروع میکنی، چگونه بگذرد؟
- دوست دارم صبحها زود از خواب بیدار شوم.
- چرا زود؟
- طبق تجربهای که دارم، اول صبح که پیرامونم خالی از صداهای اضافه و مزاحم است، از قدرت تمرکز بالایی برخوردار هستم. همچنین فرصت بیشتری برای انجام کارهای زیادی دارم.
- چگونه باید زود بیدار شوی؟ آیا برنامهای برای اینکار وجود دارد یا هر وقت اراده کنی میتوانی؟
- البته که برنامه وجود دارد. مهمترین راهحل ایناستکه شب زودتر بخوابم تا فردا صبحزود راحتتر بیدار شوم و احساس خستگی و کسالتی نداشته باشم؛ همچنین مغزم از عملکرد بهتری برخوردار باشد.
- بعد از بیداری، دوست داری چه کارهایی انجام دهی و چرا؟
- خب این دوتا سوال شد. اولی: دوست دارم چهکار کنم؟ من از روزی که وارد مسیر نویسندگی شدهام، مهمترین اولویتم نوشتن است و مطالعه. دوست دارم که عادت نوشتن صفحاتصبحگاهی را دنبال کنم. پس آن را مینویسم و اگر لایو استاد برگزار شود، آنرا دنبال میکنم و اگرهم برگزار نشد، مطالعه را در پیش میگیرم. امّا جواب سوال دوم: چرا اینکار را انجام دهم؟ چون تنها چیزی که من را خوشحال میکند، همین نوشتن و مطالعه کردن است. این دو کار مهم به زندگی من معنا بخشیدهاند و با قدم گذاشتن در این راه پی به ارزش زیستن بردهام.
- برای رسیدن به این اهداف چه اقداماتی میکنی؟
- برنامهریزی میکنم و تمام تلاشم را در بهکارگیری برنامهریزییای که کردهام، بهکار میبرم و طبق اولویتبندیِ کارها در طول روز، پیش میروم؛ حتا اگر زمانی هم کار غیرمنتظرهای پیش بیاید، تلاش میکنم به سهتا کار مهمی که در لیست برنامه روزانهام وجود دارند، برسم. با اینکار آگاهم که اولین اولویت زندگی در هر صورت، خودم هستم.
- تا حالا برایت پیش آمده است که خسته شوی و بخواهی به عادتهای منفی گذشتهات برگردی؟
- بله، خیلی زیاد.
- خب چهکار کردی و چه روشی بهکار بردهای؟
- به حس و حالی که آنوقتها داشتهام، فکر کردم و با حسوحال این روزهایم مقایسهاش کردهام و متوجه تفاوت زیادش شدهام. لذتی را که این تغییر در من ایجاد کرده است، با هیچ کدام از روزهای گذشته قابل مقایسه ندیدهایم و این روش من را به تداوم در این راه بیشتر ترغیب کرده است. گاهی وقتها پیش آمده است که فقط در طول روز آن سهتا کار مهمی را که گفتم، انجام دادهام و به بقیه کارهای لیست شده که لازم هم بودهاند، نرسیدهام؛ باایناوصاف حالم خوب بوده است. بهنظر من هیچ حسی خوشایندتر از این نیست که در زندگی اولویت اول خودت باشی. من قبلن هیچوقت به این موضوع فکر نمیکردم و درکش برایم سخت بود. اما حالا میفهمم که بهترین روش برای شادزیستن، همینکار است.
- آیا این اقداماتی که برای تغییر سبک زندگیت بهکار بردهای، به عادت تبدیل شدهاند؟
- فکر میکنم بله. چون هربار که سهلانگار میشوم، حالم بد میشود و فوری مصمم به ادامه مسیر میشوم و دیگر به گذشته برنمیگردم.
- در این مسیر جدید چه چیزهایی تو را خشنود و چه چیزهایی اذیتت میکند؟ مطالعه زیاد و نوشتن کافی من را خشنود و مطالعه کم و بینظمی ذهنی پریشانم میکند.
- چه اقدامی برای این پریشانی افکار انجام میدهی؟
- امروز استاد در مورد دستهبندی و مرتبکردن ذهن صحبت کردند و متوجه شدم که برای مرتبکردن قفسههای ذهنم، بیشتر فعالیّت کنم و افکارم را در حیطه کار نویسندگی بهخوبی طبقهبندی کنم و نشخوارهای ذهنی را کنترل کنم.
- چه خوب، خوشحال شدم که تصمیم خوبی گرفتی و پیگیر آموختن هستی. برایت بهترینها را آرزومندم.
- بسیار سپاسگزارم از وجود سبزت. ممنونم که همیشه بامنی و پشتیبان خوبی برای من هستی.
آخرین دیدگاهها