گفت‌و‌گوی من با من

در وضعیت روحی نامناسبی به سر می‌برم. حس پرنده‌ پروبال شکسته‌ای را دارم که توانِ پرواز ندارد. دومین هفته دوره‌ی پیشرفته‌نویسندگی را دارم پشت سر می‌گذارم. می‌خواهم کتاب بنویسم. گروه هدفم زنان جامعه‌ام هستند. کمی از کتاب را نوشته‌ام. برای نوشتن بقیه‌ آن، دچارِ تشویش ذهنی شده‌ام. من چگونه ممنوعیّت‌ها و محرومیّت‌های زنان میهنم را بازگو کنم؟  طرح کتاب را با توجه به دانش خود نوشتم. قرار بر این است که امروز استاد طرح‌های کتاب‌ همه هم‌دوره‌ای‌های پیشرفته را ببینند و نظر بدهند. کل امیدم به امروز بعدازظهر است. نیاز به حرف‌زدن با “خود” دارم. همیشه وقتی نگرانی یا حس بدی سراغم می‌آید، به او پناه می‌برم. 

سلام؛ نخشین جان، امیدوارم که حالت خوب باشد.

سلام جانم، من عالیم. خوشحالم که یادی از من کردی.

-واقعیتش نگرانم و دلواپس.

– چرا؟ چیزی شده؟

– برای نوشتن کتابم سردرگم شدم. نمی‌دونم از چه منابعی برای نوشتن استفاده کنم. قبلن تا جایی‌که به ذهنم برسه، نوشتم امّا الان ذهنم قفل شده و موندم.

– خب عزیزم تو که هنوز اولِ راهی، تازه دو هفته از شروع دوره جدیدت می‌گذره، متوجه هستم که تلاش هم می‌کنی و خوب هم پیش‌میری.

– درسته، ولی خب فکر می‌کنم هرچقدرم که تلاش کنم بازهم کمه و نیاز به تلاش بیشتری دارم.

– شاید به‌نظرت عجیب بیاد ولی این کمال‌گراییتو دوست دارم.

– ای وای کمال‌گراییو دوست داشتن؟ مگه میشه؟

– آره. از این لحاظ که این نوع کمال‌گرایی باعث پیشرفتت میشه. باعث میشه بیشتر تلاش کنی. بیشتر به دنبال خواسته‌ها و اهدافت قدم برداری. کوتاه نیای. نا امید نشی. این کمال‌گرایی تورو به موفقیت میرسونه.

– چه خوب. پس دیگه ازش ناراحت نیستم. چه خوبه که من تورو دارم. راستی یه کار دیگه‌ای در پیش گرفتم، برای اون هم یه کمی ذهنم مشغول میشه. بعضی وقتا افکارمنفی سراغم میان، می‌ترسم از پسش بر نیام.

– بگو عزیزم. 

– شرکت در دوره دیگه‌ای به اسم: «دوره گسترش دایره لغات» ترسم اینه نرسم درست‌حسابی ازش استفاده کنم.

– اتفاقن کار خوبی کردی. مگه تو به خودت اعتماد نداری؟ 

– چرا؟ خیلیم دارم.

– مگه نویسندگی جز اولویّت‌های زندگیت نیست؟

– بله، هست.

– مگه حاضر نیستی هر چالشی‌رو، برای رسیدن به رسالتت – نویسنده شدن- پشت‌سر بزاری؟

– قطعن همین‌طوره.

– پس دیگه آروم باش، رفیق خوبم‌. صبور باش. با حوصله پیش برو. چیزی که الان به درد تو می‌خوره، ذهنی آروم، باور به توانایی‌ها، تلاش و پشتکارِ توست. از این فرصتی که الان پیش‌رو داری -دوره  پیشرفته نویسندگی- سعی کن حداکثر استفاده‌ رو ببری. ایمان دارم که موفق می‌شی.

– می‌دونم نخشین جانم، ولی خب بعضی وقتا این افکار به ذهنم هجوم میارن.

– طبیعیه عزیزم. موفقیت در کارهای مهم، آسون بدست نمی‌آد. نویسندگی و نویسنده شدن کار هر کسی نیست. باید در کنار تلاش و پشتکارت هم، ثبات قدم داشته باشی.

– چشم عزیزم‌؛ واقعن حالم خوب شد. خوشحالم که همیشه کنارمی. همیشه تکیه‌گاه خوب و محکمی برایم هستی. بابت داشتنت احساس خوشبختی می‌کنم.

حالم خوب می‌شود و بی‌صبرانه به انتظار شروع سومین جلسه کلاس پیشرفته نویسندگی می‌نشینم.

 

 

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *