موضوعی که میخواهم در موردش بنویسم دوست داشتن خود است. دوست داشتن خود در زندگی زنان چه اهمیّتی دارد؟
به نظر من دوست داشتن خود مهمترین قدمی است که یک زن باید برای رشد خود بر دارد.
ابتدا به نشانههای عدم دوست داشتن خود اشاره میکنیم.
اگر ما زنان خود را دوست نداشته باشیم به این رفتارها در زندگی روی میآوریم.
- به دلخواه دیگران رفتار کردن
- خواستههای خود را نادیده گرفتن
- فراموش کردن خود در زندگی
- خودسرزنشی و نبخشیدن خود
- نپذیرفتن خود
- دنبال ارزش خود در جاهای دیگر گشتن
- وقت خاصی برای خود اختصاص ندادن
- قضاوت کردن خود و دیگران
- وابسته بودن
به دلخواه دیگران رفتار کردن: زمانی به این رفتار روی میآوریم که به دنبال کسب توجه دیگران باشیم. وقتی ما خود را دوست نداشته باشیم، به انجام رفتارهایی روی میآوریم که برخلاف خواسته ما هستند؛ به امید اینکه دیگران ما را تحسین و تأیید کنند. برای مثال: من خودم در دوران نوجوانی، برای جلب توجه دیگران، به همسایهها در کارهای خانه به اندازهای کمک میکردم که فشار سختی را متحمّل میشدم و به روی خود هم نمیآوردم؛ طوری که بعدها همسایهها مرتب من را به کمک فرا میخواندند. این رفتار من باعث شد که عزّتنفس پایینی داشته باشم.
خود سرزنشی و نبخشیدن خود: این رفتار باعث میشود که ما نسبت به خود احساس بدی داشته باشیم و نیازهای خود را سرکوب کنیم. همچنین، اشتباههای خود در گذشته را بهصورت مداوم در ذهن مرور کرده و خود را نمیبخشیم. نبخشیدن خود باعث احساس گناه داشتن و خودکمبینی میشود؛ در نتیجه ناامید شده و تسلیم شرایط زندگی میشویم.
به طور مثال: من وقتی که به گذشته خودم رجوع میکردم و متوجه میشدم که چرا تنبلی کردم و درس نخواندم تا به شغل خوبی دست بیایم، از خودم متنفر میشدم و این خودسرزنشی باعث میشد که دیگر دست به کاری نزنم و بیشتر عذاب بکشم.
فراموش کردن خود در زندگی: ما وقتی خود را دوست نداشته باشیم، تمام وقت خود را صرف مراقبت از دیگران میکنیم. برای خود زمانی در طول روز اختصاص نمیدهیم.
در مقابل رفتار بدِ طرف مقابل یا دیگران، واکنش لازم را نشان نمیدهیم و از ترس زیاد شدن تنشها در زندگی، سکوت کرده و خود را فراموش میکنیم. وقتی این روند در زندگی تکرار شود، احساس سرخوردگی میکنیم و همیشه ناراحت و ناراضی میمانیم.
نپذیرفتن خود: وقتی ما خود را با وجود تمامی اشتباهها نپذیریم و با خود مهربان نباشیم، مرحله به مرحله بر مشکلات ما اضافه شده و به جایی میرسیم که توانایی انجام کارها را از دست میدهیم.
دنبال ارزش خود در جاهای دیگر: وقتی ما نیازها و خواستههای خود را فراموش کنیم و زمان خود را وقف دیگران کنیم، خسته و رنجور میشویم و خود را ارزشمند نمیدانیم. این دیدگاه، ممکن است باعث شود ما برای بهدست آوردن احساس ارزشمندی خود وارد رابطهای با دیگران شویم و بیشتر آسیب ببینیم.
این بهدنبال ارزش خود گشتن در بیرون، ممکن است ما را به تلاش بیشتری برای مورد تأیید قرار گرفتن توسط کسی که با او وارد رابطه شدهایم، منجر شود؛ در نتیجه احساس پوچی و بیارزشیِ بیشتری سراغ ما میآید و به دنبال تجدید قوا در رابطهای دیگر میافتیم.
قضاوت کردن خود و دیگران: ما با عدم دوست داشتن خود، به قضاوت کردن خود و دیگران متوسّل میشویم.
مثلن: زنی در زندگی با همسرش دچار مشکل میشود. او تمام مسئولیّتهای زندگی را به گردن گرفته و انضباط خاصی را در خانه پیاده میکند. همسر زن چون شرایط برایش عادی شده است، لزومی برای انجام کاری در خود نمیبیند؛ چون زن تمامی کارها را تحت هر شرایطی انجام میدهد.
زن هم با گلایه از همسر که کارهای من دیده نمیشوند و من شانس ندارم، من دیده نمیشوم، این همه زحمت میکشم ولی طوری با من رفتار میشود که انگار وظیفه دارم و لابد لیاقت من همین است، دست به قضاوت کردن خود و همسر یا طرف مقابلش میزند؛ درحالیکه این وضعیّت پیش آمده از دوست نداشتن خودش نشأت گرفته است.
وابسته بودن: زنانی که خود را دوست نداشته باشند، بیشتر به دیگران وابستهاند. استقلال رأی ندارند. برای پذیرفته شدن، نظرات دیگران را هرچه که باشد، تأیید میکنند. قدرت و توانایی تنها زندگی کردن را در خود نمیبینند. این زنان برای طرد نشدن و تنها نماندن همهی سختیها و آزار و اذیّتها را در روابط خود قبول میکنند. ترس از تنها ماندن آنها را به هر کاری وادار میکند. متأسفانه خیلی از موارد این نوع از زنان مورد سوءاستفاده قرار میگیرند.
اکنون با توجه به تجربه خودم، مزایای دوست داشتن خود را بیان میکنم.
- با خود مهربان میشویم: این مهربانی با خود باعث ایجاد حس خوشایندی در ما میشود و همیشه شاد و سرحال هستیم و ذهن ما هم برای پیدا کردن راهحلّ مشکلات احتمالی در زندگی، آماده و فعّال میشود. با خود مهربان بودن باعث میشود که با احترام و ادب با خود رفتار کنیم و حامی و پشتیبان خود در زندگی میشویم ؛ درست همانند یک حامی مثلِ پدر یا مادر در زندگی.
- از زندگی لذّت بیشتری میبریم و انرژی بیشتری برای شاد زیستن بهکار میبریم. دوست داشتن خود انرژی ما را برای شادی کردن و رفتن به مکانهای مفرّح بیشتر میکند. باعث میشود که همیشه برای خلق شادی بیشتر تلاش کنیم.
- دوست داشتن خود، ابراز احساسات کردن را در ما تقویت میکند. ما وقتی که خود را دوست داشته باشیم، دوست داشتن دیگران را هم به راحتی بیان میکنیم و عشق خود را نسبت به آنها بروز داده، باعث جذابتر شدن روابطمان با خانواده و دیگران میشود؛ در نتیجه در زندگی آرامش بیشتری بهدست میآوریم.
- با عزیزان خود رابطه سالمی برقرار میکنیم. دوست داشتن خود باعث میشود که با دیگران رابطه سالم و محترمانهای داشته باشیم. وقتی ما دوست داریم که محترم شمرده شویم، پس به دیگران بیشتر احترام میگذاریم؛ چون دیگران را هم مانند خودمان قابل ارزش و احترام میدانیم.
- دیگر به تأیید و توجه دیگران نیاز نخواهیم داشت. دوست داشتن خود، ما را نسبت به توجه و تأیید دیگران بینیاز میکند؛ چون ما به تواناییهای خود ایمان داریم و حس موفقّیّت و مسئولیتپذیری، احساس رضایتمندی ما را تقویت کرده، باعث استقلال ما میشود.
با بیان این نکات در بالا، متوجه شدیم که دوست داشتن خود برای ما زنان چقدر حائز اهمیّت است. ما اگر خود را دوست داشته باشیم، به احساس ارزشمندی و استقلال فکری و مالی هم میرسیم و تمامی تواناییهای خود را کشف کرده، کمتر در معرض آسیبهای فردی و اجتماعی قرار خواهیم گرفت.
دوست داشتن خود، زمینه همهی پیشرفتها را برای ما فراهم میکند.
مکمل این نوشته در موضوع افزایش قاطعیت بیان شده است که میتواند کمک کننده باشد.
آخرین دیدگاهها